فناوری سوپر سمپلینگ مبتنی بر یادگیری عمیق (DLSS) شرکت انویدیا، که یکی از پیشرفتهترین فناوریهای بهبود کیفیت تصویر در صنعت بازیهای رایانهای است، در طول سالهای اخیر تکامل چشمگیری داشته است. این فناوری اکنون به نسخه ۴ رسیده و از مدل پیشرفته ترانسفورمر بهره میبرد. یکی از مهمترین ویژگیهای نسخه جدید، قابلیت تولید چند فریمی DLSS است که با پیشبینی هوشمندانه چندین فریم آینده، نه تنها کیفیت تصویر را بهبود میبخشد، بلکه به طور قابل توجهی نرخ فریم در ثانیه را افزایش میدهد. با ما در آیتی پرس همراه باشید.
با این وجود، این پیشرفتهای فناورانه محدودیتهای خاص خود را دارند. همه کارتهای گرافیک انویدیا قادر به پشتیبانی از جدیدترین نسخههای DLSS نیستند. در این راستا، برایان کاتانزارو، معاون بخش تحقیقات یادگیری عمیق کاربردی انویدیا، در گفتگویی تفصیلی با وبسایت معتبر دیجیتال فاندری، به تشریح وضعیت پشتیبانی نسلهای مختلف کارتهای گرافیک از این فناوری پرداخت.
طبق گفتههای او، برخی از قابلیتهای DLSS مانند بازسازی پرتو، سوپر رزولوشن و ضد پلهای شدن مبتنی بر یادگیری عمیق (DLAA) روی تمامی کارتهای گرافیک سری RTX از نسل ۲۰ تا ۵۰ قابل استفاده هستند. با این حال، برخی ویژگیهای پیشرفتهتر به صورت انحصاری برای نسلهای جدیدتر در نظر گرفته شدهاند؛ به عنوان مثال، تولید فریم DLSS تنها در سری RTX 40 و قابلیت تولید چند فریمی فقط در جدیدترین سری RTX 50 در دسترس است.
احتمال عرضه DLSS برای کارتهای قدیمیتر:
نکته امیدوارکننده این است که انویدیا در حال بررسی امکان گسترش این قابلیتها به نسلهای قدیمیتر است. کاتانزارو در این باره میگوید که مسئله اصلی، یافتن راهحلهای بهینهسازی و مهندسی است که بتواند تجربه کاربری مطلوبی را تضمین کند. به نظر میرسد احتمال دارد که در آینده، قابلیت تولید فریم به کارتهای گرافیک سری RTX 30 و حتی با احتمال کمتر به سری RTX 20 نیز راه یابد. با این حال، به دلیل نیاز به توان محاسباتی بالا، قابلیت تولید چند فریمی احتمالاً همچنان به عنوان ویژگی انحصاری سری RTX 50 باقی خواهد ماند.
در بخش دیگری از این گفتگو، کاتانزارو به روند تکامل فناوری DLSS اشاره کرد. او توضیح داد که در زمان توسعه DLSS 3، تیم فنی انویدیا با چالشهای متعددی در زمینه محاسبه جریان نوری روبرو بود. در آن زمان، نه تعداد هستههای تنسور کافی بود و نه الگوریتم جریان نوری به اندازه کافی کارآمد. راهحل موقت، استفاده از شتابدهنده جریان نوری بود که پیشتر برای کاربردهای دیگری مانند رمزگذاری ویدیو و سیستمهای بینایی خودروهای خودران توسعه یافته بود.
اما همانطور که کاتانزارو اشاره میکند، پیادهسازی سختافزاری الگوریتمهایی مانند جریان نوری محدودیتهای خاص خود را دارد و بهبود آنها بسیار دشوار است. خطاهای ناشی از این رویکرد سختافزاری حتی با استفاده از شبکههای عصبی پیشرفتهتر نیز قابل رفع نبود. به همین دلیل، تیم توسعه تصمیم گرفت در DLSS 4 رویکرد کاملاً متفاوتی را در پیش بگیرد و به سمت راهحلی برود که کاملاً بر پایه هوش مصنوعی است. این تغییر رویکرد نه تنها باعث بهبود عملکرد شده، بلکه امکان توسعه و بهبود مداوم فناوری را نیز فراهم کرده است.